بیا وقتی برای عشق هورا میکشد احساس./به روی اجتماع بغض حسرت گاز اشک اور بیندازیم/بیا با خود بیندیشیم اگر یک روزتمام جاده های عشق را بستند/اگر یک سال چندین فصل برف بی کسی امد/اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد/اگر یک شب شقایق مرد/تکلیف دل ما چیست؟/و من احساس سرخی میکنم چندیست/و من از چند شب نم پیش تر خواب نزول عشق را دیدم/چرا بعضی برای عشق دل هاشان نمیلرزد/چرا بعضی نمیدانند که این دنیا به تار موی یک عاشق نمی ارزد/چرا بعضی تمام فکرشان ذکر است و در ان ذکر هم یاد خدا خالیست/کاش میشد لحظه ای پرواز کرد/حرف های تازه را اغاز کرد/کاش میشد خالی از تشویش بود برگ سبزی تهوه ی درویش بوود/کاش تا دل میگرفت و میشکست عشق میامد کنارش مینشست/کاش با هر دل دلی پیوند داشت/هر نگاهی یک سبد لبخند داشت/کاش میشد ناز را دزدید و برد بوسه را با غنچه هایش چید و برد/کاش دیواری میانه ما نبود بلکه میشد ان طرف تر را سرود/کاش من هم یک قناری میشدم در تب اواز جاری میشدم/آآآآآآآآآآی مردم من غریبستانیم امتداد لحظه ایی بارانی ام/